جای تعجب است که در آخرین ویرایش DSM5 اثری از تشخیص واژینیسم یا دردهای مهبلی در حین مقاربت نیست. نکته جالب تر این است که تا چاپ DSM5 هیچ تغییری در تعریف این اختلال نسبت به 175 سال گذشته اتفاق نیافتاده است. به نظر می رسد این ثبات تعریف نشانه صحت و دقت این تعریف نباشد، بلکه بیشتر نشانه عدم توجه کافی به این اختلال است. شاید به سختی بتوان اختلالی را یافت که این همه مدت تعریف یکسانی از آن به عمل آمده باشد. تعریفی که بر اساس اسپاسم عضلانی حین مقاربت انجام شده است. در DSM5 این تعریف از واژینیسم حذف شده و با اختلال مقاربت دردناک ترکیب شده است. دلایل زیادی برای این تصمیم ذکر شده است. مثلا مشخص شده است که در واژینیسم فقط در حدود یک چهارم از مواقع اسپاسم عضلانی گزارش می شود. چیزی که در واقع مانع از مقاربت می شود، ترس شدید از دخول، احساس درد زیاد، و تنوس عضلانی بالا است. به طور خلاصه این نتایج به خوبی نشان می دهد که در تبیین اختلالات جنسی به اندازه سایر اختلالات دقت لازم به عمل نیامده است و نیاز به پژوهش های بیشتر برای دقیق تر کردن تشخیص و یافتن روش هایی کارآمد مانند روش های مسترز و جانسون احساس می شود.
دکتر امیرعلی مازندرانی
روانشناس بالینی